بازخوانی و ویرایش رمان
زمانیکه مى نویسم باید تا آخر داستان را بنویسم بعد از اول مرور کنم یا مثلا فصل به فصل برگردم از اول بخوانم و اصلاحش کنم؟ ممنون مى شوم راهنمایى کنید.

ادامه مطلب
روح ادبی و زیبایی احساسی در رمان نویسی و رمان
سلام. من قبل از اینکه داستانم رو تایپ کنم اسکلت بندی رمانم رو تموم کردم (تقریبا) یعنی سه پرده اصلی و اکثر صحنه ها و کاراکتر پردازی و پلات رو مشخص کردم و حتی دیباچه ای هم براش نوشتم منتها فکر می کنم داستانم گوشت و جان و اون روح ادبی و زیبایی احساسی رو نداره و فقط پایه و اساسش خوبه و هرچقدر فکر می کنم نمی تونم بفهم چکار کنم تا خواننده خسته نشه از خوندنش و جذابیتش کم نشه. ؟؟ کتاب “داستان نویسی به زبان آدمیزاد” رو کامل خوندم و چیز خاصی در این مورد گیرم نیومد. اگه منبع یا کتاب و لینک خاصی می شناسید ممنون میشم کمکم کنید. ماجرا حول یک کاراکتر اصلی (پسری جوان که خانواده ش رو از دست داده) می گرده که ۷ سال از زندگی و اتفاقاتش رو نشون میده و وارد یک باند مافیایی میشه ولی بیشتر روی روابط بین کاراکترها و تنهایی کاراکتر اصلی و روابط عاطفی و عشقش تمرکز کردم تا اینکه به هیجانی کردن داستان بپردازم. با تشکر از وقتی که برای سوال من می گذارید.

ادامه مطلب
شروع رمانی با شخصیت های متعدد
یکی از دوستان پرسیده اند:
«بنده یه رمانی رو شروع کردم و اسکلت بندی رمان تموم شده رمان ۸ شخصیت تقریبا محوری داره ژانر رمان اجتماعی و تا حدودی عاطفیه ۸ کاراکتر داستان کاملا متفاوتن و بعضی از اونا به هم دیگه مرتبطند, داستان هر کدوم از این اشخاص هدف متفاوتی رو دنبال می کنه , و مشکل من در مورد چطور نوشتن یک مقدمه واحد و ادبی و دلنشین و جذاب برای این رمانه .»
نحوه شروع روایت یک رمان با چند شخصیت متعدد بستگی به موارد متعددی دارد که من به چند مورد می پردازم.

ادامه مطلب
فن فیکشن نویسی و ضعف در نوشتن رمان اورجینال
دوستی پرسیده اند:
من دارم دوتا داستان مینویسم که زمین تا اسمون موضوعشون فرق داره،البته داستان که نمیشه گفت!فن فیکشنه!و خب مشکل من اینجاست که نمیتونم به جز فن فیکشن چیز دیگه این بنویسم!! از لحاظ نوشتاری، میتونم روان و بدون از دست دادن کلت داستان،اون رو ادامه بدم و خب،یکی از داستانام توی بخش رومانتیک، نهم شده! اما خب همون طور که گفتم فقط فن فیک نوشتم و داستلنای عادی،هر چی شروع کردم به پنج صفحه نرسیده ولش کردم (درحالی که فن فیک رو الان تا صفحه ی ۳۰۸ادامه دادم و هنوز ادامه داره!!)چی کار کنم؟ ؟»\

ادامه مطلب
فرهنگ واژگان فیلمنامه نویسی
بخش اول

فکر داستانی که در ذهن خالق شکل می گیرد.
فکر(concept)
فکر فیلمنامه ی شما همان ایده یا قضیه ی داستان شما است. و هر داستانی درباره ی شخصیتی قابل توجه است، که بدجوری به دنبال هدفی است، و در رسیدن به آن هدف با دردسرهایی روبرو می شود.
طرح، پیرنگ(plot)
طرح از رویدادهای اصلی داستان تشکیل می شود، که نویسنده آن را می سازد، و بصورت یک کل در هم بافته آن را ارائه می کند. ساختار طرح فیلمنامه از سه پرده، از جمله هشت فصل اصلی (گاهی نه یا ده)، و پنج نقطه ی عطف، تشکیل می شود.
فیلمنامه(screenplay)
داستانی که در قالبی خاص نوشته می شود تا به آسانی قابل تبدیل به فیلم باشد، و آن شرح صحنه، کنش و گفتگوها را شامل می شود. در فیلمنامه نباید چیزهایی را ذکر کرد که در فیلم دیده و یا شنیده نمی شوند.
ادامه مطلب